حامیان جبهه پایداری بندرامام خمینی (ره)
اخبار و مقالاتی پیرامون جبهه پایداری و آخر الزمان
درباره وبلاگ



آخرین مطالب
نويسندگان
شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:دکتر باقری لنکرانی,کاندیدا, انتخابات یازدهم, :: 14:34 :: نويسنده : مهردادفلاحی
دکتر باقری لنکرانی در گفتگویی تفصیلی عنوان کرد/
در ثروت آفريني باید "عدالت" مبنا قرار گيرد/ نیاز امروز کشور "کارآمدی توام با آرمانگرایی" است/ می خواهند به بهانه حل مشکلات اقتصادی، سازش در دیپلماسی را احیا کنند

گروه سیاسی: دکتر کامران باقری لنکرانی که این روزها به عنوان یکی از اصلی ترین کاندیداهای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری شناخته می شود و در برخی نظرسنجی های روزهای گذشته نیز رشد معناداری داشته است، قریب به دو ماه قبل با ویژه نامه نوروزی روزنامه فرهیختگان گفتگویی تفصیلی انجام داده است. 

به گزارش رجانیوز، نکته جالب توجه در این مصاحبه تاکید لنکرانی بر مطرح شدن گفتمان‌های تقلبی در جریان رقابت های انتخاباتی است که به بهانه وضعیت اقتصادی و معیشتی ، چاره کار را در اتخاذ سیاست خارجی سازشکارانه در قبال استکبار می دانند و جالب تر آنکه با گذشت نزدیک به دو ماه از این گفتگو، پیش بینی وی کاملا رنگ و بوی واقعیت به خود گرفته و شاهد مثال آن نیز اظهارات معنادار برخی کاندیداها مبنی بر سازش و انفعال در سیاست خارجی به بهانه مسایل اقتصادی است.

لنکرانی در بخش دیگری از این گفتگو، گفتمان "کارآمدی مبتنی بر آرمانگرایی" را تببین می کند و در بخشی از اظهاراتش گفته است: كارآمدي مبتني بر آرمانگرايي نيز از عمق باورهاي مردم نشات مي گيرد ، با اين حال اين گفتمان با آسيب هایی روبرو است، در این راه برخی از اقدامات و عملکردهایی که می توانست نماد باشد در سالهای اخیر و در میانه راه به آرمانها متعهد نبود و مسیر خود را عوض کرد.

در ادامه متن کامل این گفتگو می آید :

اگر موافق باشيد گفتگو را با بررسي گفتمان ها موجود در انتخابات رياست جمهوري آتي شروع كنيم . به نظر شما گفتمان غالب و گفتمان هاي مطرح در انتخابات پيش رو چه خواهد بود؟

بسم الله الرحمن الرحيم. معمولا در ايام انتخابات و رجوع به آرا مردم شاهد بروز شعارهاي مختلف هستيم و اين انتخابات هم مستثني نيست. در اين انتخابات احتمالا شاهد بروز يك تقلب گفتماني هستيم. با توجه به شراط اقتصادي كشور و مجموعه اتفاقاتي كه ما مي توانيم برآيند آن را بهم ريختگي در عرصه اقتصاد بناميم، موضوعات اقتصادي يك جلوه ويژه در برنامه هاي كانديداها دارد.

تقلب گفتماني در چنين شرايطي اين است كه به بهانه رفع مشكلات اقتصادي در باغ سبزي از سوي عده اي به مردم نشان داده مي شود كه بر خلاف مستندات علمي و تجربه تاريخي ملت ايران و آرمان ها مي باشد.

اين افراد كه منادي چنين تفكري هستند مدعي مي شوند كه براي رفع مشكلات امروزي راهي نداريم و باید دربست يا تا حدودي تسليم جريان سرمايه داري جهاني شويم .

هر چند هنوز با انتخابات و تبليغات انتخاباتي فاصله داريم اما شراره هاي گفتمان تقلب را در فضاي سياسي مي توانينم ببينم. كساني كه محتواي اظهارات آنها اين است براي برون رفت از شعب ابي طالب بايد به سمت مذاكره با آمريكا برويم و يا كساني كه الگوهاي اقتصاد وابسته را معرفي مي كنند ، نمايندگان گفتمان تقلبي هستند.

 در مقابل اين نوع گفتمان ها گفتمان با اصالت و معنا دار و تطبيق يافته با معناي ديني و كار آمدي وجود دارد كه در مسير ارزش ها ، تجربه تارخي ملت ايران قرار دارد.

بر اساس منطق قرآني، نصرت الهي زماني نازل مي شود كه تقوا داشته باشيم، منطق قرآني بر اين موضوع تاكيد دارد كه و پايداري بر آرمان ها گشايش و فتح را به دنبال دارد. در بياناتي كه رهبر معظم انقلاب در خصوص منع مذاكره بيان فرمودند اين موضوع قابل مشاهده است.

اين فرمايشات ريشه در باورهاي ديني و تجربه هاي تاريخي دارد. اين موضوع كاملا قابل وضوح است كه هر ملتي كه به نظام سلطه تكيه دهد در مسير فلاكت و وابستگي و عدم استقلال قرار مي گيرد و اين تجربه پرپسامدي است در تاريخ جهان.

برنامه هايي كه در راستاي گفتمان تقلبي تعريف مي شود بيشتر از آنكه به نفع كشور و در جهت منافع مردم باشد در نهايت كشور را وابسته مي كند.

به نظر شما گفتمان "كارآمدي مبتني بر آرمانگرايي " تا چه حد بر آمده از خواست مردم است؟ به عنوان مثال در فضاي انتخابات سال 84 خواسته مردم به سمت گفتمان عدالتخواهي بود و ديديم در نتيجه اين گفتمان نيز پيروز در انتخابات شد، آيا "كارآمدي مبتني بر آرمانگرايي" پتانسل اجتماعي دارد؟

ابتدا بگويم كه اين گفتمان نياز به تبيين دارد و بايد به جزييات آن نيز پرداخته شود، با این حال جهت گيري عمومي مردم در چارچوب همين گفتمان است.

شاهد مثال ، راهپيمايي 22 بهمن كه علي رغم تمامي مشکلات مردم صادقانه و هوشمندانه به ميدان مي آيد و دلبستگي هاي خود را اعلام مي‌كند، راهپيمايي 22 بهمن مثال خوبي است از رفتاري كه از عمق جان و باورهاي مردم برآمده است.

كارآمدي مبتني بر آرمانگرايي نيز از عمق باورهاي مردم نشات مي گيرد، با اين حال اين گفتمان با آسيب هایی روبرو است ، در این راه برخی از اقدامات و عملکردهایی که می توانست نماد باشد در سالهای اخیر و در میانه راه به آرمانها متعهد نبود و مسیر خود را عوض کرد.

در واقع نقطه ضعف زمانی پدید آمد که عملگرایانه مسیر آرمانها را تغییر دادند و ما شاهد هستیم با فاصله گرفتن از آرمانها ، نا کارآمدی نیز بروز کرد.

 تحلیل آسیب شناسانه این اتفاقات آن است آنجایی این گفتمان دچار خدشه و مشکل شد که پرچمداران این گفتمان تعهداتشان به آرمان ها را به بهانه وجود مشکلات کمرنگ کردند و نیازی به متعهد بودن خود به آرمان های اولیه ندیدند.

ما باید تلاش کنیم و نگذاریم تقلب گفتمانی در فضای این انتخابات صورت بگیرد. ما الان اگر مشاهده کنیم می بینم که وجدان مردم و فهم عمومی ملت خواستگاه انقلابی و ارزشی دارد، نباید بگذاریم این اعتقاد و باور عمومی دچار خدشه بشود.

مطمئنا عده ای با مطرح کردن برخی نقاط ضعف می خواهند برخی نارسایی ها را به این گفتمان بچسباند ولی باید این موضوع تبیین شود که این نارسایی ها اتفاقا زمانی به وجود آمد که از این گفتمان فاصله گرفته شد.

برخی از روی جهالت یا عداوت این گفتمان که بر گرفته از آرمان های انقلاب و تجربه تاریخی مردم است زیر سئوال می برند، البته ظرفیت های مهمی هم برای این گفتمان حاصل شده است ، الان ده میلیون نیروی متخصص و محصل دانشگاهی داریم که معتقدند می شود کشور را بهتر از قبل با تکیه بر آرمانها اداره کرد ، در گذشته افراد متخصص رویکرد سکولار داشتند.

عده بسیار قلیلی از متخصصین و محصلین دانشگاه ها معتقد بر این بودند که می شود با پایبندی بر آرمانها، با رعایت تقوا، امور را پیش برد ولی امروز متخصص با تقوا داریم که همسویی کارآمدی و آرمانگرایی را در سطح کلان مدیریتی تجربه کردند و کارنامه موفقی نیز برجا گذاشتند.

در انقلاب اسلامی راه کارآمدی باید با آرمانگرایی همسو و هم جهت باشد. در گذشته این ظرفیت وجود نداشت. بنده نمی خواهم فعالیت های خوبی که در دولت های گذشته رخ داده را زیر سئوال ببرم ولی قبلا برای پیشرفت باید چشم به آرمان ها بسته می شد اینگونه بود که مفاسد اقتصادی توجیه پذیر می‌شد، ولی ما الان این تجربه را داریم که از آرمانرایی کوتاه نیاییم و به کارآمدی هم می رسیم.

در حال حاضر آنچه در فضای عمومی جامعه حس می کنیم این است که مردم شیرینی کارآمدی و آرمانگرایی را در سالهای 84 تا 88 احساس کردند واین شیرینی برایشان خاطرات پرحلاوت و پرطرواتی را به یادگار گذاشته است. همچنین مردم آسیب ها و حاشیه سازی ها که بر اثر فراموشی آرمان ها بعد از سال 88 شاهد آن بودیم را نیز به خاطر دارند.

الان یک مسئله ای که وجود دارد چسبندگی این گفتمان به دولت آقای احمدی نژاد است. همانگونه که خود گفتید این گفتمان با روی کار آمدن دولت نهم نمود پیدا کرد و البته در میان راه مسیر نیز عوض شد. اینجا موضوعی که پیش می آید ان است ، جریانی که قرار است در انتخابات پیش رو پرچمدار این گفتمان شود، نقاط ضعف موجود در سالهای اخیر نیز به آن می چسبد ازطرف دیگر نقاط قوت نیز به پای کاندیدای دولت ریخته می شود. بلند کردن علم این گفتمان توسط جریانی که با دولت نیز مرزبندی مشخص خود را دارد ، دشوار نیست؟

در حال حاضر دو نوع انتقاد به گفتمان کارآمدی مبتی بر آرمانگرایی وجود دارد. یک نگاه ارتجاعی است . این افراد در انتقاد از این گفتمان ارتجاع به گذشته دارند، این افراد معتقدند آرمانگرایی را با تخصص ممزوج کردن از ابتدا اشتباه بود. چون نگاه سکولاریستی دارند.

 این افراد از همان سال 84 مخالفت خود را آغاز کردند. چون معتقدند کارآمدی ارتباطی به تقوا و آرمانگرایی ندارند. این افراد رسانه هم دارند و اتفاقا رسانه های زیادی دارند و دائما تفکر ارتجاع را ترویج می کنند. انتهای این تفکر ریشه در سکولاریسم دارد. این افراد هنگامی که دولت را در دست داشتند  نشان دادند که بین برنامه های اجتماعی و باورهای دینی رابطه ای وجود ندارد.

انتقاد دیگر به این گفتمان حاکی این پیام است که هنگامی دچار ناکارآمدی خواهیم شد که به گفتمان سکولاریستی ارتجاع داشته باشیم.

در واقع آن کارآمدی شیرین سالهای 84 تا 88 زمانی دچار وقفه شد که جریان حاشیه‌ای دولت حساب دولت را از نیروهای حزب اللهی جدا کردند و خودبستگی ها و خوداتکایی ها و وامداری حزبی را جایگزین وامداری به منافع ملی کردند.

در این زمان شاهد تصمیماتی هستیم که در برخی سیاست‌ها بیش از آنکه منافع مردم مدنظر باشد منافع برخی اشخاص مورد توجه قرار گرفت و برخی تصمیمات نتایج خوبی برای مردم نداشت و عده ای خاص منفعت ها را بردند.

انتقاد نوع دوم طبیعتا انتقاد متفاوتی با انتقاد نوع اول است. انتقاد نوع دوم اتفاقا همان انتقاداتی است که در میان نسل جوان آرمان خواه کشور شکل گرفت. این انتقاد انتقادی از جنس آرمانگرایی است . اگر این طرز نگاه در بین مردم تبیین و ترویج بشود حتما مورد پذیرش قرار می گیرد .

در بين كانديداها و يا جريان هاي سياسي كه بعضا آمادگي خود را براي حضور در انتخابات اعلام كردند ، كدام يك منادي چنين گفتماني هسشتند؟

متاسفانه خيلي از افرادي كه در چارچوب نيروي هاي انقلاب تعريف مي شوند به صورت حقيقي به و ماندگار به هم سو بودن كارآمدي و آرمانگرايي باور ندارند.

نه اينكه اين افراد انسان هاي بدي باشند بلكه با وجود ظاهر و عقايد بعضا انقلابي معتقدند كه راهكار برون رفت ازمشكلات همان تجربه پيشينيان است و طرز تفكر آنان نيز در نهايت منطبق با گفتمان انقلاب نيست.

ما منكر موفقيت ديگران نيستيم اما منكريم در برابر جهت گيري اقتصادي و فرهنگي مبناي ارزشي را فراموش كنيم. در حال حاضر جريان حاشيه اي دولت نيز همين طرز تفكر را دارد.

شما كه معتقد به  هم سويي كارآمدي و آرمانگرايي هستيد ، موضوعي كه سئوال ايجاد مي كند آن است كه چه طور اين گفتمان قرار است در لايه هاي زندگي مردم جريان پيدا كند؟ الان به عنوان مثال در اقتصاد كه يكي از موضوعات مهم و موردتوجه است ، و شما تاكيد داريد كه يك گفتمان تقلبي در اين زمينه در حال رشد كردن است ، گفتماني كه به عقيده شما برگرفته از آرمانها انقلاب است چه گونه مي خواهد به اقتصاد ورود كند؟

خيلي ها زماني كه به اقتصاد وارد مي شوند به در دام علم گرايي غربي  مي افتند و به نوعي ريشه هاي ارزشي را فراموش مي كنند. يك موضوع مهم در اقتصاد نگاه ما به انسان و جهان است، اين طرز نگاه است كه راهكارهاي اقتصادي را سامان ميدهد.

 اينكه در اقتصاد نگاه ما به انسان و تلاش انسان گرايانه چگونه است حتما در احكام اقتصادي و برنامه هاي اقتصادي اثر گذار خواهد بود. اينكه ما جهان را چگونه بشناسيم و ببينيم در خروجي كار ما نتيجه مشخصي دارد.

تفاوت نگاه به انسان و جهان در علوم انساني سبب شده كه نظريات مختلفي را شاهد باشيم . در اقتصاد شاهد نظرات زيادي هستيم كه بعضا متناقض هم هستند اين تفاوت نظر به تفاوت نگاه به همان مقوله انسان و جهان بر مي گردد. در علوم تجربي شرايط اينگونه نيست.

 به عنوان مثال پزشكان ممكن است درباره شيوه هاي درمان نظرات مختلفي داشته باشند اما اين نظرات متفاوت بسيار كم است و بعضا قابل احصا نيست. اين موضوع به اين علت است كه پزشكان با نگاه تجربي و آزمايشگاهي دنبال كشف حقيقت هستند.

در موضوع اقتصاد و علوم انساني ما نبايد فراموش كنيم كه اجازه نداريم به بهانه علم گرايي ريشه هاي معنوي را به فراموشي بسپاريم. در دوره هاي گذشته شاهد بوديم كه نظراتي با پرچم هاي زيبا مطرح و اجرايي شدند ولي  به آرمانگرايي بي توجه بودند و در نهايت مشاهده كرديم كه اثرات خطرناكي برجا گذاشتند.

 در علم اقتصاد بر اساس حتي تقدم و تاخر حتي سوگيريها تغيير مي بابد. كسي كه معتقد است در ثروت آفريني اصل بر رشد اقتصادي است در اين نگاه افزايش شكاف طبقاتي قابل توجيه مي شود اما اگر در ثروت آفريني اصل بر توزيع ثروت و عدالت باشد و عدالت مبنا قرار گيرد هر اقدامي الزاما بايد شكاف طبقاتي را كم كند و افزايش ثروت بهانه قابل قبولي برای شكاف نيست.

 در آستانه انتخابات شاهد هستيم برخي چهره هاي سياسي  نظراتي را درباره نحوه ورود جريان هاي سياسي به انتخابات مطرح مي كنند؟ يا برخي سازوكارهايي مطرح شده است ، نظر شما به عنوان سخنگوي جبهه پايداري چيست؟

من يك موضوع كلي را مطرح مي كنم كه پاسخ سئوال شما در اين بحث است. مهم ترين نكته اي كه بايد در مورد انتخابات مورد تاكيد قرار بگيرد، همان بحثي است كه امام خميني (ره) و رهبر معظم انقلاب بر آن تاكيد داشتند و آن اينكه انتخابات در جمهوري اسلامي همواره مردمي بوده و مردم تصميم گيري كردند.

 در حال حاضر عده اي در چارچوب گروه هاي خاص كه ادعاي مرجع بودن دارند نگاهشان به انتخابات اين است كه بايد تصميمي يگيرند و نظري بدهند و مردم لاجرم از آن تصميم پيروي كنند.

 مردم نشان دادند بيشتر از آنكه به گروه هاي مرجع توجه داشته باشند، تابع روحيه عمومي و نظرات خود هستند. در حال حاضر عده اي كه داعيه داري گروه مرجع بودن را دارند به جاي توجه به منافع عمومي تبديل به كلوپ هاي قدرت و ثروت شدند و در عرصه انتخابات بيشتر نقش آفريني شان در چارچوب قدرت و ثروت است، با اين حال در بين مردم نوعي دلزدگي از برخي از این گروه هاي مرجع مي بنيم  اين موضوع نشانگر قدرت بالاي نقد در ميان مردم است و نشان مي دهد مردم به هر گروهي اعتماد ندارند.

مردم نشان دادند به كانديدايي متمايل مي شوند كه حسن سابقه داشته باشد ، كانديدايي كه همسو با منافع ملي باشد نه منافع جناحي.

ما به جاي اينكه بيشتر به ادبيات كي بياد ، كي نياد متمركز شويم بايد به سنتي كه حضرت امام خميني (ره) و مقام معظم رهبري بنانهادند پايبند باشيم ، شما اين را مسلم بدانید گروه هايي كه به اين موضوع پايبند نباشد مورد بي اعتنايي قرار مي گيرند، اين گروه ها و جريان هاي بي توجه به خواست مردم چار تزلزل در مردمسالاري ديني هستند .

در جريان اصلاحات كرارا ديديم اگر مردم با نمايندگان و كانديداهاي آنها مخالفت مي كردند مردم را زير سئوال مي بردند و حتي به مردم توهين مي كردند ، هنگامي صف انتخابات را مي ديدند مي گفتند اگر مرگ موش هم بدهند مردم براي آن صف مي كشتند. هر كجا ديدند نظرات مردم مخالف آنها است آن را زير سئوال ميبرند. در همين اتفاقاتي كه در فتنه 88 رخ داد ، به جاي اينكه گروه هاي مرجع احترام مردم را نگاه دارند به خاطر خودخواهي و تكبر در برابر آرا مردمي نه تنها تمكين نكردند بلكه زير ميز زدند و آن فجايع را آفريدند.

 آنها وقتي ديدند حناي تقلب براي افكار عمومي رنگ باخته ، گفتند تقلب اين بوده كه با مردم به گونه اي رفتار شد تا آنها به يك كانديداي خاص راي بدهند. در حال حاضر نيز برخي افرادي كه مرهون توجه مردمي هستند و در حال حاضر احساس مي كنند اين پشتوانه مردمي درباره آنان انتقاد دارند به جاي رفع انتقاد، انتخابات آزاد و مهندسي آرا را مطرح مي كنند. و نوعا انتقادارات را به سمت مردم مي برند. آينه چون نقش تو بنمود راست/ خود شكن آيئنه شكستن خطاست.

الان عده اي شرايط را به گونه اي ترسيم مي كنند كه معتقدند با توجه به فضاي موجود حتما بايد اصولگرايان به وحدت برسند و يك كانديدا معرفي كنند ، به نظر شما در انتخابات آينده اصولگرايان با يك كانديدا وارد انتخابات مي شوند و يا آنكه يك فضاي رقابتي شكل خواهد گرفت؟

تمام امور اجتماعي امور اقتضايي هستند ، بايد ببينم اقتضا ما بر چه اساس است. آرمانگرايي به ما ياد مي دهد كه بر اساس وظيفه خود عمل كنيم. بايد ببينيم در آن موقعيت وظيفه ما چيست.

ما در برابر گروه هايي كه مي خواهد كشور را وابسته كنند اگر متحدا وارد نشويم آن گروه معاند به قدرت برسد كه اين شرايط خاصي را فراهم مي كند و همه دست به دست هم براي مقابله با آن گروه معاند بايد وارد بشوند. اتفاقا چنين شرايطي در برهه هايي از انقلاب شكل گرفته است.

 البته در حال حاضر ما شاهد چنين شرايطي نيستيم . تحليل ما از شرايط كه در جامعه داريم اين است كه جرياني كه مشخصا به دنبال اين وابستگي است و با اساس نظام مشكل دارد، بناي حضور جدي در انتخابات ندارد.

 علت اين امر هم بي توجهي و بي اعتنايي مردم به اين طيف در انتخابات گذشته مي باشد ، آن افرادي كه به نوعي در فتنه سال 88 نقش داشتند و مرتبط بودند مي دانند اگر در صحنه انتخبات حاضر شوند كمترين اقبال را خواهند داشت و از ترس همين عدم اقبال وارد نمي شوند.

اگر با اغماض شوراي نگهبان اين گروه تاييد شوند مردم به آنها اعتماد نخواهند کرد، مردم اين افراد را كه 8 ماه كشور به آشوب كشيدند فراموش نخواهند كرد و با اين حال اين گروه در لايحه هاي پنهان و با پرچمي غير از فتنه و در انتخابات شورا ها سعي دارند حاضر شوند و در شوراي شهر رخنه كنند.

 اگر حضور جدي اين طيف در انتخابات را منتفي ببينيم صحنه انتخابات 92 مدل هاي مختلف كارآمدي را به مردم عرضه خواهد كرد كه اگر امكان رقابت را حذف كنيم در آن جهت حركت مي كنيم كه پشتوانه مردمي حذف شود. بنده معتقدم انتخابات رياست جمهوري پيش رو صحنه پرشوري از رقابت بين جريان هاي معتقد به نظام و با مدل هاي مختلف كارآمدي عرضه خواهند كرد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها